تابید، جوشید، جنبید، خروشید، خزید، درخشید، گریست، نشست، افتاد، رفت، خندید، خشکید، خوابید، رویید، بالید و ...
فعل متعدی (گذرا به مفعول): به فعل هایی گفته میشود که علاوه بر نهاد به جزء دیگری به نام مفعول نیاز دارند تا کامل شود؛
بعضی از فعل های گذرا به مفعول عبارتند از: انداخت، برافراشت، برد، بست، بویید، پراکنده ساخت، پسندید، پوشید، جویید، چشید، داشت، دوخت و ...
فعل های 'است، بود، شد، گشت، گردید، شود، باشد و...' به همراه 'چه کس را' و 'چه چیز را' معنی نمیدهند این فعل ها، اسنادی هستند؛ یعنی علاوه بر نهاد به مسند نیاز دارند تا کامل شوند و نباید با فعل های ناگذر اشتباه شوند.
مُسند: صفت یا حالتی است که آن را به نهاد نسبت می دهند. به فعل هایی که مسند میپذیرند فعل های اسنادی میگویند.
روش پیدا کردن مسند: به اول فعل اسنادی 'چگونه؟' یا 'چیزی' اضافه میکنیم و مسند را به دست میآوریم؛
قالب قطعه: شعری است که مصراع های دوم همه بیت های آن هم قافیه است. حداقل بیت های قطعه، دو بیت است، اما حداکثر آن مشخص نشده است. در قطعه بیشتر به پند و اندرز مسائل اخلاقی و اجتماعی پرداخته میشود. معروف ترین قطعه سرایان فارسی، ابن یمین (قرن ۸)، انوری (قرن ۶) و پروین اعتصامی (قرن معاصر) هستند.
بن فعل: گفتیم که بن به دوقسمت بن ماضی و بن مضارع تقسیم می شود و اینکه هر فعل از دو قسمت بن و شناسه تشکیل میشود.
شناسهها ۶ تا هستند: م/ ی/ د/ یم/ ید/ ند
شیوه ساخت بن ماضی: با حذف 'ن' از آخر مصدر، بن ماضی به دست می آید؛
شیوه ساخت بن مضارع: بعد از آن که 'ن' مصدر را حذف کردیم و بن ماضی را به دست آوردیم، بن ماضی را به فعل امر تبدیل میکنیم و بعد از آن 'ب' را از اول فعل امر بر می داریم...